درِ بزرگ منبتکاری شده گوشه صحن کتابخانه رو به یک دنیای آرام باز میشود که اهالی آن دقت را بیش از هر چیز دیگری سرلوحه کارشان قرار دادهاند. آنها میدانند که کارشان به تاریخ گره میخورد و هر اهمالی میتواند جبرانناپذیر باشد. کرونا موزهها را در بسیاری از ماههای سال تعطیل کرد، اما احیای تاریخ تعطیلبردار نیست و ایران آنقدر تاریخ دفن شده دارد که مرمتکاران آثار هیچگاه دست از کار نکشند، البته رعایت شیوهنامههای بهداشتی و وضعیت ناپایدار مشهد نیروی کار آنها را نیز به کمترین حد ممکن تقلیل داده است.
بیشتر اشیایی که در موزههای حرم نگهداری میشود، اهدایی مردمی است که آثار ارزشمند خود را وقفِ آستان میکنند. نمای زیبا و خوشصورت گنجینههای آستان، پشت صحنهای جالب دارد. مرمت، پرده رازآلود و پشتوانه موزهداری است. نمیشود موزهای در کار باشد، ولی حرفی از بازسازی و مرمت آثار تاریخی به میان نیاورد. این گزارش یک نگاهِ تازه به پشت پردههای بزرگترین موزه مشهد است، مرمتگاهی که جان دوباره به اشیای در حال احتضار تاریخی میدمد و در دل کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی قرار دارد.
علی اصغر ثابت، کارشناسی ارشد مرمت اشیای فرهنگی و تاریخی، دارد و مسئول بخش مرمت آثار فرهنگی و تاریخی آستان قدس رضوی است. او در یک گردش علمی کوتاه همراه ما میشود تا بگوید زیر پوستِ موزهداری در حرم چه خبر است.
به طبقه سوم میرویم جایی که مرمتکاران کاغذ با کتابهای دستنویس و خطی خوش دارند. وسیعترین و پرکارترین بخش مرمت آثار. تعداد نسخههای خطی نیازمند مرمت تمامی ندارد. کهنه کتابهایی که در مخزن نگهداری و انتظار احیا را میکشند، پس از بررسی به این بخش سپرده میشوند تا به زندگی بازگردند. کتابها گاهی اهدایی هستند، گاه وقفی و در مواردی هم خریداری میشوند تا پناهی امن برای حفاظت بیابند. چند میز دور تا دور سالنِ مرمت کتاب چیده شده است که پشت هر کدام یک نفر با وسواس مشغول ورق زدن، جدا کردن صفحات و اصلاح آنهاست. رسم بر این است که هر نفر کار یک کتاب را دست میگیرد و همه تلاشش را میکند تا بر ورقهای فرسوده آن مرهمی تازه بگذارد. پیش از ورود، نسخهها در آزمایشگاه آفتزدایی و اسیدزدایی شده است، سپس ورقها از هم جدا و عطف ترمیم میشود. هر ورق به تنهایی وصله میخورد و بازسازی میشود. مجموعه چند برگ یک فُرم میشود. همه فرمها به هم دوخته میشوند تا برای نصبِ جلد حاضر شوند. فرایندی که به راحتی توصیف میشود، ولی گاهی ماهها طول میکشد تا یک نسخه خطی ارزشمند از نابودی نجات پیدا کند. اینجا همه کارها با دست انجام میشود. با هر کتاب رفتاری مناسب با زخمهایی که بر تن دارد میشود، البته ابزار مرمت وارداتی و گران است. کاغذهای سبک و نازک تیشو که برای ترمیم ورقهای کتاب استفاده میشود، در بازار ایران بین 600 هزار تا 2 میلیون تومان قیمت دارد. نجاتِ میراثِ گذشته فرایندی لطیف، حوصلهخواه و هزینهبر است.
دست میگذاریم روی قواعدالاحکام که به تازگی به بخش مرمت آمده است. کتابی از علامه حلی که موضوع فقه دارد و شیخ حسن بروج الشریعه در دی ماه 81 آن را وقفِ آستان کرده است. این کتاب را شریفینژاد مرمت میکند که کارشناس مرمت است و نزدیک به 10سال سابقه کار روی نسخههای کاغذی دارد. او از اشتیاق بیاندازه یک مرمتکار برای حفظ گذشته و رفاقتش با تاریخ میگوید: «وقتی تازه کار را شروع میکنی اشتیاقت به کار بیاندازه است، اما کمکم فرایند برای کتابهایی که نسخههای زیادی از آن موجود است عادی میشود، ولی آن عطش برای کتابهای نفیسی که میدانی زحمات تو به نجاتِ او بستگی دارد، دوباره بیدار میشود. کارهایی که میدانی دیگر شبیه به آن نیست و با این نگاه آن را مرمت میکنی که بخشی از تاریخ را حفظ میکنی. یک قرآن دوره تیموری به دستم رسید که بسیار زیبا و آسیب دیده بود و مرمت آن در ذهنم ماندگار شده است.» این کتاب پس از مرمت به مخزن بازمیگردد تا برای سرنوشت آن تصمیم گرفته شود.
مرمت اسناد نیز در کنار بازسازی کتابها اتفاق میافتد، اما نسبت به ترمیم کتاب وسواس و دقت بیشتری را میطلبد. زیرا گاهی فقط یک برگ از یک سند موجود است و بیدقتی میتواند آن را تا مرز نابودی بکشاند. مسئول بخش مرمت آثار درباره حساسیت کار مرمت اسناد حرفهایی شنیدنی برای گفتن دارد: «سندهایی که به دست ما میرسد هنوز انتفاع دارد. گاهی سند، متعلق به یک ملک موقوفه است که درآمد دارد. وقفنامهها بخش مهمی از این اسناد دارای انتفاع است که گاهی با اراضی ملی ما ارتباط دارد. اگر خدشهای به سند وارد شود ممکن است اصل وقفنامه زیر سؤال برود. گاهی کار مرمت اسناد با کار محاکم قضایی گره میخورد و قاضی یا وکیل برای بررسی یا اثبات یک ادعا به بخش اسناد مراجعه میکند و بر اساس مدارک موجود نظر میدهد.»
کارگاه سفال دیوار به دیوار بخش مرمت کتاب و اسناد است که پس از کاغذ بیشترین فراوانی را دارد. یک اتاق کوچک شبیه به درمانگاهی جمع و جور که کار درمان سفالهای زخمی جامانده از تاریخ را بر عهده دارد. مسعود سعیدزاده، کارشناسی ارشد مرمت است که مسئولیت این بخش را بر عهده دارد و از سال 92 فعالیت میکند. او سفالهایی را بازسازی میکند که در عملیات کاوش به دست میآید و اهدا یا وقف میشود. رسوبات معمولا بر جان سفالهایی که از دل خاک بیرون کشیده میشوند، نشسته و باید از روی آن برداشته شود. قدمت سفالهایی که در حفاری معلوم نشده است بر اساس رنگ، جنس و معیارهای دیگر تعیین میشود. ترکها، تثبیت و پریدگیها، بازسازی و پس از مستندنگاری مرمتی به خزانه برگردانده میشود.
کاسه سفالی فیروزهای رنگ با نقوش اسلیمی که سعیدزاده روی آن کار میکند، نزدیک به 70 تکه شده است. چسباندن قطعات سفال شبیه پازل حجمی است و ترتیب قرارگیری آنها مهم است تا همه جای خودشان را درست پیدا کنند. اکنون بخشی از آن قطعات به هم چسبیده و در پودر نگهدارنده منتظر خشک شدن است و تکههایی روی میز قرار دارد که در مراحل بعدی چسبانده میشود. برای هر تکهای که سر جایش چسب میخورد باید نزدیک به 3ساعت صبر کرد تا خشک شود.
سعیدزاده از نگاه مهربانی که نسبت به این اشیای تاریخی دارد، میگوید: از نقش و فرم یک سفال میتوان ویژگیهای جامعه، فرهنگ و مهارت مردمان آن دوران را فهمید. آثار بهجا مانده از قدیم باعث میشود ما بتوانیم اصالت و هویتمان را اثبات کنیم. ما اعتقاد داریم هر اثر تاریخی یگانه است و برای احیای آن باید تلاش کرد. در کنارش حفظ اصالت اثر مهم است و تلاش میکنیم بخشهایی که مرمت شده است با قسمت اصلی کمی تفاوت داشته باشد تا اصالت کار حفظ شود.
او وقت زیادی میگذارد تا این اصالت را از دل اشیا بیرون بکشد: من حوصلهام معمولا کم است، ولی این کار برای من متفاوت است. نجاتِ یک قطعه از تاریخ آنقدر حال خوب به من میدهد که توصیف نمیشود.
آزمایشگاه نیز مکمل کار مرمت است تا آن را به صورت اصولی انجام بدهند. صحافی کتابهای تک نسخه و روزنامهها، مرمت سکهها، مرمت نقاشی و تابلوهای دیواری، فرش و اشیای فلزی از دیگر قسمتهای اداره مرمت آثار است که کارشان پیوسته نیست، اما حضورشان لازم است. بخشهایی که هر کدام سعی در حفظ پارهای از تاریخ این سرزمین دارند.
از اداره مرمت آثار بیرون میآییم، ولی در فکر میراث باستانی و تاریخی ایران میمانیم. آستان قدس با اعتماد و اعتقاد مردم دارای یکی از بزرگترین گنجینه تاریخی و میراثی این کشور است. چند ده برابر اشیایی که در حال نمایش در موزههای آستان قدس هستند در خزانه آن نگهداری میشوند و بسیاری از آنها در انتظار مرمت هستند. حفظ این تاریخ به انسانهایی آگاه، شریف، دقیق و دلسوز نیاز دارد تا از آن حراست کنند.
رسمِ اهدای کتاب و وقفِ آن به کتابخانه آستان قدس رضوی، پیشینهای هزارساله دارد که با سنِ صحافی در حرم برابر است. در صفحه اول یک نسخه خطی در قرن چهارم وقفنامهای کوتاه برای وقف به کتابخانه آستان قدس رضوی نوشته شده است که نشان از قدمت این بخش در حرم دارد. با پا گذاشتن کاغذ و کتاب به حرم، فرسودگی و پارگی نیز به سراغ آنها رفته و نیاز به صحافی و بازسازی خودش را نشان میدهد تا اولین مرمتگران آثار حرم، وَرّاقها باشند. مسئول بخش مرمت آثار حرم مطهر رضوی میگوید: وراقها کسانی بودند که کار صحافی را انجام میدادند. صحافان قدیمی بیشتر نسخههای قرآنی را که روی پوست یا کاغذ بود صحافی میکردند. از همان زمان کسی بوده که قرآنهای آسیب دیده را ترمیم کند، بنابراین حوزه مرمت حرم از همان زمان پایهاش گذاشته شده است و تا کنون ادامه دارد. در اسناد دوره صفویه نیز که دخل و خرج کتابخانه را نوشته جایی به هزینه ملاصحافباشی اشاره کرده که نشان میدهد از دوران صفویه کارمندانی این کار را انجام میدادهاند.
پس از انقلاب افراد متخصص جذب این بخش میشوند و مرمت کتاب گسترش مییابد. پس از گسترش کتابخانه بخشی از آن به مرمت کتاب و نسخههای خطی اختصاص مییابد. علی اصغر ثابت جزو نخستین دانشآموختههای مرمت در ایران است و در سال 69 جذب آستان قدس رضوی میشود و راه ورود متخصصان این رشته را به این سازمان باز میکند. با جذب تخصصهای لازم اداره حفاظت و مرمت کتابهای خطی در بخشهای مختلف شروع به کار میکند. نذورات ارزشمند و گنجینهای که در خزانه آستان قدس وجود دارد مانند عتیقهجات، سفالها، تابلوهای نقاشی، سکهها، فرشها و پردهفرشها هم اندک اندک به این جمع افزوده میشوند.
«رشته مرمت آثار بعد از انقلاب دایر شده است.» این نکته به نظرمان عجیب میرسد. کشوری با این قدمت چگونه رشته مرمت آثار تاریخی نداشته است؟ پاسخ این سؤال در توضیحات بعدی ثابت نهفته است: پیش از انقلاب مرمت آثار تاریخی ایران به دست مستشاران خارجی بوده است و کارگران ایرانی اجازه حضور بر سر سایتهای حفاری را نداشتند. باستانشناسها از موزهها و دانشگاههای مختلف جهان میآمدند و این آثار را با خود میبردند. طبق قانون در آن زمان باستانشناسان خارجی هرچه کشف میکردند از آن سهمی داشتند و از میان اشیای کشف شده انتخاب میکردند و این بخش از تاریخ ما به صورت رسمی از کشور خارج میشد. بخشی از آثار هم به صورت قاچاق یا برای کارهای مطالعاتی خارج شد که دیگر بازنگشت. اکنون بسیاری از آثار شاخص ایرانی در موزههای خارجی است که ما خودمان از آنها محرومیم. یکی از دلایلی که آثار تاریخی ایران در موزههای دنیا سرآمد است همین موضوع است.
او درباره نحوه کار باستانشناسان در یک تپه تاریخی میگوید: آنها ابتدا سو میزنند تا لایه لایه تاریخ را بررسی کنند. وقتی یک شی را مییابند که تاریخ دارد با استناد به آن دوران تاریخی پیش از آن را هم گمانهزنی میکنند. باستانشناسان اشیا و خاک را به ترتیب چیدمان و مستندسازی میکنند. آنها آنقدر پایین میروند تا به خاک بکر که رس است برسند. این کار بسیار تخصصی است.
در سال 55 تلاشهایی از سوی بنیاد فارابی برای ایجاد رشته مرمت در ایران شد که ناکام ماند و سابقه این رشته در ایران به پس از انقلاب باز میگردد. پس از انقلاب فرهنگی در سال63 رشته مرمت در دانشگاه هنر ایجاد میشود و اولین دانشآموختگان ایرانی این رشته در سال67 به بازار کار وارد میشوند.